من قه قنسم
له ئه فسانه و له میژو دا ناوم هه یه
گه ر بم کوژن هه زاران جار
من خوله میش ئه که م به هیلانه هاوار
معنیش تحت الفضی چیزی توی این مایه هاست:
من ققنوسم
در افسانه ها و در تاریخ اسمی دارم!!
گر بکشیدم هزاران بار
من خاکسترم را تبدیل به خانه ای برای فریادهایم(فریاد زدن هایم) می کنم
دیگه ببخشید از این بهتر نتونستم ترجمش کنم
جلال ملکشاه
بهاران ابیدر رو توی کتاب فارسی دوم راهنمایی خوندین اینم زمستوناش
البته شهر سنندج(سنه دژ)زیر توی مه محو شده
برای بهتر دیدن تصویر روی اینجا را کلیک کنید
این وعده اگر به ان اعتماد کامل باشد ، ممکن است تو را برانگیزد که گذشته از امیری کودور، به تاج سلطنت هم امید وار شویی .اما این عجیب است و معمولا عوامل ظلمت برای انکه ما را به دام بیاورند و اسیب رسانند به ما حقایقی می گویند و با مطالب راست نا مهم ما را می فریبند تا در اموری که اهمیت بسیار عظیم دارند به ما خیانت کنند .«تراژدی مکبث . ویلیام شکسپیر . پرده اول صحنه ی سوم»