خادم حقیقت

مردن روی پاها بهتر از زندگی کردن روی زانو هاست

خادم حقیقت

مردن روی پاها بهتر از زندگی کردن روی زانو هاست

چگونگی دخول اطلاعات از نمایشگر به ضمیر ناخواگاه

چگونگی دخول اطلاعات از نمایشگر به ضمیر ناخواگاه


1-ایا می دانستید مغز انسان هنگام خواب فعال تر است از زمانی که تلویزیون تماشا می کنید .


2-ضمیر ناخود اگاه زمانی که بین حالت خواب و بیداری (گیجی،هیپنوتیزم،...)باشد، بسیار فعالتر می شود و این بدیهی است چون ضمیر خود اگاه که به دست ماست، کاراییش بسیار کمر می شود و برای دریافت اطلاعات ضمیر ناخوداگاه جایگزین ان می شود.


از یک و دو نتجه می­شود کسانی که در حال تماشا کردن تلویزیون هستند با توجه به یک مغزشان کند تر می شود و این زمان بسیار مناسبی است برای فعال شدن ضمیر ناخوداگاه و این در حالی است که ضمیر ناخوداگاه توانایی بیشتری در گرفتن اطلاعات محیط از خود نشان می دهد و هر چیزی را که در صحفه نمایش گر شما به نمایش در می اید را می بیند.


حال ببینید که با تیویزیون هایتان(وسایل نمایش گر) که هر روز هم مدل های جدیدی از ان به بازار می اید و مردم را حریص تر برای خریدشان می کند چگونه هر چیزی را به خورد شما می دهند و ان را به شما می قبولانند در حالی که شما هیچ اکاهی از این موضوع ندارید و تا به خودتان بیایید می بینید فکرتان انباشتی از چرندیات را در خودش جای داده است.

پس بیشتر از پیش مواظب باشیم.!


pleas just read a F...ckn! book


سامان قوامی 

دلایل عقلى بطلان تناسخ

تمام اقسام تناسخ، باطل و مورد انکار شرع و عقل است.

دلایل عقلى بطلان تناسخ

همان گونه که در تعریف تناسخ گفتیم، روح مرده اى به بدن انسان یا موجود دیگرى منتقل مى شود و این انتقال دایمى و ابدى است و از آن به تولد بعد از تولد تعبیر مى کنند.[ عقیده به تناسخ برخلاف قانون تکامل و منطق عقل بوده لازمه ى آن انکار معاد است.

حکماى الهى در ابطال تناسخ فرموده اند:1. وقتى بدن مستعد حدوث نفس (روح) شد، از مبدأ أعلى به او افاضه مى شود; چون جود خدا تام و فیض او عام است و شرط صلاحیت قبول افاضه از جانب قابل (انسان) هم حاصل است. حال اگر روحى که از بدن مرده اى جدا شده به همین بدنى که آماده ى افاضه ى نفس است تعلق بگیرد، لازمه اش اجتماع دو نفس در یک بدن خواهد بود و چنین چیزى باطل است; زیرا هر انسانى با مراجعه به وجدان خویش درمى یابد که یک ذات بیشتر نیست.
2. نفس (روح) از دیدگاه تناسخى از دو حال خارج نیست: یا منطبع در ابدان است یا از بدن ها جداست و هر دو قسم باطل است. اما قسم اول (نفس منطبع در ابدان) در عین محال بودن، با مبناى خود قایلان به تناسخ منافات دارد; زیرا انتقال صور و اعراض از محلى به محل دیگر ممتنع است; چون انطباع با انتقال منافات دارد، زیرا لازمه اش این است که نفس در حال انفصال از بدن، یک موجود بدون موضوع و محل باشد.
و اما قسم دوم (نفس مجرد از ابدان) محال است; چون عنایت خدا مقتضى رساندن هر صاحب کمالى به کمال لایق خودش است و کمال نفس مجرد، یا علمى است (که به عقل مستفاد مى رسد)، یا عملى (آراستن به مکارم اخلاق و دورى از رذایل). حال اگر نفس، بدون رسیدن به عالم انوار و عقول، دایم در حال تردد از این بدن به آن بدن باشد، در این صورت از کمال لایق خود ممنوع شده است، حال آن که عنایت الهى غیر از این است.

دلیل نقلى بر بطلان تناسخ

خداى متعال مى فرماید:(کَیْفَ تَکْفُرُونَ بِاللّهِ وَ کُنْتُمْ أَمْواتاً فَأَحْیاکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ); چگونه به خداوند کافر مى شوید؟! در حالى که شما مردگان (و اجسام بى روحى) بودید و او شما را زنده کرد سپس شما را مى میراند و بار دیگر شما را زنده مى کند، سپس به سوى او بازگردانده مى شوید. آیه ى فوق صریحاً عقیده به تناسخ را نفى مى کند و مى فرماید: بعد از مرگ، یک حیات بیش نیست و طبعاً این حیات همان رستاخیز و قیامت است و انسان مجموعاً دو حیات و مرگ دارد. اگر تناسخ صحیح بود تعداد حیات و مرگ بیش از دو تا بود; بنابراین عقیده به تناسخ که گاهى نام آن را تغییر داده و عود ارواح مى نامند، از نظر قرآن، باطل و بى اساس است.

گناهان کبیره

گناه کبیره

1-زنا کردن            2-شراب خوردن                        3-دزدی کردن                   4-گواهی دروغ دادن

5-قسم دروغ خوردن              6-سود خوردن          7-رشوه خوردن      8-نافرمانی والدین          

9-سخن چینی(غیبت)                  10-قمار بازی                 11-مال یتیم را به ناحق خوردن(چون به حق خوری مال یتیم هم داریم و این در صورتی است که شخص در قبال کاری که برای یتیم انجلم میدهد از ان مال بر می دارد)                         12-کم کردن ترازو

13-ضرر رساندن به مسلمان              14-فراموش کردن قران بعد از یادگیری              15-ناامید شدن از رحمت الهی

16-بی خوف شدن از عذاب الهی              17-غارت کرن اموال دیگران              18-کافر خواندن برادر مسلمان خود

19-داخل شدن به منزل دیگران بدون اجازه     20-سخن چینی از کسی در نزد ظالم           21-از دیوار یا سوراخ به منزل دیگران نگاه کردن

22-خوشحال شدن از گرانی بر مسلمان              23-صدقه دادن به کسی و بعد منت گذاشتن              24-سحر و جادوگری

من اینو از دوستم گرفتم که توی مسجد بهش داده بودن

خیلی جالبه نه. یکمی که با دقت نگاه کنی همش عقلی و انسان دوستانه و احکامی به راستی به جا هستند و به نظرم با انجام ندادن اینا یه جامعه به اوج سلامتش می رسه اگه به تک تک اونا به دقت نگاه کنیم مثلا همون دهتای اول رو ببینید

ولی اون روی سکه اینه که واقعا ایا همه این گناه ها رو توی جامعه به وفور نمی بینیم ؟ و جالبتر اینکه اکثر این گناهان هم برای ما یه نوع افتخاره یه جور نشانه روشن فکر بودن باور کنید دروغ نمی گم اگه واقعا اهل توجه کردن به دیگران(از این نظر که خوشون واقعا ئوست دارن بدونی نه اینکه جزء زندگی خصوصیشان باشد) و ریز شدن در امور اجتماع باشید به این حرف من باور دارید مثال می زنم:

1-انسان باید رابطه جنسی ازادی داشته باشد و رابطه اش وابسطه به هیچ نباشد!

2-عقیدشون اینه که شراب ذهن انسان رو باز مبکنه!

8-هیچ کس به والدینش وابسطه نیست و انسان ها ازادانه باید زندگی کنند

10-اصلا یه تفریح شده سر هر چیزی ما شرط می بندبم

(در ضمن این نوع روشن فکری خود نوعی باکلاسی محصوب میشود و جالب است انجام هر کدام از این کارها هم خود نوعی با کلاسی است.)

15و16-دیگه اصلا بدون شرح!!!!!!!!!!!

-------------

21-بگه سازمان های اطلاعاتی خبر داشتن حالا هممون رو ستخدام می کردن به عنوان جاسوسان ما فوق حرفه ای سوراخ دیوار چیه!امار اطرافیانمون رو در حد تعداد دفعات مراجه به توالت فرد رو داریم

22-واسه این یکی دیگه مخصوصا این روزا همه توی اسمونا سیر می کنیم خدا وکیلی خیلیامون حاضریم به غریبه نفع برسونیم و اونا رو ثروتمند ببینیم ولی چشم دیدن یه چیزی رو که اشنایان دارن رو نداریم.

23-این دیگه خوراک هر روزمونه یه کار واسه یکی کردیم تا اخر عمر می کوبیم توی سرش حالا این رو در رابطه خالق و مخلوق ببینید«همه با خدا حساب کتاب می کنن که مثلا من امروز انقدر فلان کارو کردم نماز خوندم روزه گرفتم و ... فک می کنیم داریم به خدا صدقه می دیم.»

24-کسی سراغ داشته باش که به ابن یکی علاقه نداشته باشه!!!!!!!

امیدوارم کفایت کرده باشه

تناسخ چیست؟

حضرت مولانا در مورد تناسخ و سیر تکاملی انسان چنین می فرمایند:


      از جــــمادی مردم و نامی شدم          از نــــــما مردم به حیوان ســــر زدم

      مــــــردم از حیوانی و آدم شـدم          پس چه ترسم کی زمردن کم شوم

      جــــــــمله دیگر بمیرم از بشــــر          تــــا بـــــرآرم چـــون ملائک بال و پـر

      بــــــــــار دیگر از ملک پران شوم          آنــــــچه در وهــم نـــاید آن شــــوم  

      بـــــــــار دیگر بایدم جستن ز جو          کــــــل شیئـــــی هـــالک الا وجهه

      پس عدم گردم عدم چون ارغنون         گـــــــویدم کــــانا الــــیه راجــــــعون

ادامه مطلب ...

بدون شرح

مرگ اگر مردست بگو نزد من ای 

                            تا در اغوشش بگیرم سخت تر!